چگونه بومی از دزدی خوشحال شد و خود را سکی 18 مجبور به لعنتی كرد

Views: 5208
دزد وارد آپارتمان بعدی شد که وی رسوایی خانوادگی را شنید و در آن همسر این شوهر را متهم کرد که نمی خواست او را لعنتی کند. با رفتن به اتاق خواب خود ، مهماندار منصفانه ، به عنوان یک بومی ، از سارق نقاب دار خوشحال شد و به خودش گفت که در ازای سکوت ، اشک را پاره کند. با چمباتمه زدن ، کودک عزیزم سرخوش با خوشحالی باعث شد که از عمق خونین به جنایتکار سکی 18 بیاید و او را به سمت آشپزخانه سوق داد. تظاهراتی که در حال آشپزی یک شام خوب است ، یک بلوند باریک با سرطان روی نیمکت ایستاد و خودش را به یک شخص داغ داد. رضایت او را از زن شخص دیگری جلب کرد و به شاخ مبارک بزرگش دستور داد.